فرمانده کل سپاه: فرانسویها را به عاقبت سلمان رشدی ارجاع میدهم
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۱۴۵۴۶
سرلشکرحسین سلامی با اشاره به سرنوشت توهین کنندگان به مقدسات مسلمانان تاکید کرد: خطا کاران را به عاقبت سلمان رشدی ارجاع می دهم.
به گزارش سپاه نیوز؛ سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه مراسم تکریم و معارفه فرمانده قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه درباره جسارت و اهانت نشریه مبتذل شارلی ابدو فرانسه به مقام مرجعیت گفت: آنها با ناتوانی و ناامیدی از اقدامات و توطئه های اخیر خود دست به ارتکاب کارهای ناجوانمردانه مانند همین نشریه شارلی ابدو فرانسه زده اند، در واقع برای برهم زدن آرامش روانی مسلمانان به مقدساتشان توهین می کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرمانده کل سپاه با اشاره به برنامه های دشمنان برای ایجاد آشوب و تفرقه در کشورمان اظهار کرد: اگر دشمن احساس کند می تواند با افشاندن بذرتفرقه، آتش درگیری های خونین در ایران عزیز را فراهم کند یک اشتباه بزرگ در محاسباتش است و همانند دیگر اشتباهاتش با آگاهی مردم شکسته خواهد شد، در واقع زحمتشان زیاد می شود و این زحمت نتیجه ای را هم برایشان ندارد.
سرلشکر سلامی در تبیین سرنوشت خطاکاران و توهین کنندگان به مقام مرجعیت خاطرنشان کرد: فرانسوی ها و مدیران این موسسه را به سرنوشت سلمان رشدی ارجاع می دهم؛ با مسلمانان بازی نکنید، سلمان رشدی سی و چند سال پیش به قرآن و پیامبر اسلام اهانت و جسارت کرد و در مخفیگاه های مخوف پنهان شد.
وی با بیان اینکه بعد از سال ها یک جوان مسلمان انتقام غیرتمندانه ای از سلمان رشدی گرفت و در امان نماند گفت: او الان کجاست؟ چه وضعیت دارد ؟نمی دانیم ! شاید این جوان رشید را به شهادت برسانند یا رسانده باشند؛ اما واقعیت این است که سلمان رشدی دیگر باز نمی گردد.
سرلشکر سلامی در پایان با اشاره به عاقبت خطا کاران، خطاب به آنان تاکید کرد: الان هم این اشتباه بزرگ را مرتکب شدید اما مسلمانان دیر یا زود انتقام خواهند گرفت و ممکن است شما انتقام گیرندگان را بازداشت کنید اما مردگان دیگر زنده نمی شوند، این درسی است برای آنان تا بدانند دیگر در هیچ نقطه عالم کسی جرئت توهین به مقدسات مسلمانان را نداشته باشد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: فرمانده سپاه شارلی ابدو فرانسوی ها سلمان رشدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۱۴۵۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این مرد بخاطر شباهت اسمی با یک فرمانده سپاه، ۳ سال در زندان انفرادی بود
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بنابر آنچه فارس روایت میکند، معلم آزاده مرحوم «حاج کاظم ناصری (خنیفر)» دبیر علوم در مدرسه البارتی هفت تپه خوزستان بود که با پیروزی انقلاب اسلامی، روزها در کلاس درس میداد و شبها در کمیته انقلاب اسلامی شوش وهفتتپه فعالیت میکرد.این معلم در عملیاتهای متعدد جنگ تحمیلی از جمله آزادسازی خرمشهر شرکت کرد و در عملیات «والفجر مقدماتی» به اسارت بعثیها درآمد.
به دلیل تشابه اسمی آقای معلم با یکی از فرماندهان وقت سپاه شوش بنام احمد خنیفر، بعد از اسارت او را در بغداد از جمع دیگر اسرا جدا کردند و او را به مدت ۳ سال در زندان انفرادی شعبه پنجم استخبارات وزارت دفاع عراق در سختترین شرایط نگه داشتند.
آزاده دفاع مقدس «بهروز نصراللهزاده» که از شاگردان این آقای معلم بود و باهم در عملیات والفجر مقدماتی به اسارت بعثیها در آمدند. او درباره دوران اسارت و کارهایی که این معلم در اسارتگاه بعثیها میکرد، اینگونه روایت میکند:مرحوم حاج کاظم، معلم علوم ما در مدرسه (اِلبارتی سابق) در هفتتپه بود. در عملیات والفجر مقدماتی من و آقای معلم در جنگل عمقر در ۸۰۰ متری مرز ایران و عراق بودیم. قبل از عملیات والفجر مقدماتی در بهمن ۱۳۶۱ نیروها در حال استراحت بودند.
من و حاج کاظم خوابمان نمیبرد و باهم صحبت میکردیم. درباره مسائل خرمشهر و همرزمانمان صحبت میکردیم. حدود ۵ و نیم صبح بود که دیدیم خمپارهای به اطراف ما اصابت کرد. حاج کاظم گفت: «با این خمپارههایی که به طرف ما میآید، دشمن فهمیده عملیات داریم. خودمان را آماده کنیم، یا شهید میشویم یا اسیر!» حدس آقای معلم درست بود. ما در خاک ایران محاصره شده بودیم. در این عملیات تعداد زیادی از همرزمانمان شهید شدند که من و آقای معلم به اسارت بعثیها درآمدیم.بچهها در اسارت به آقای معلم، «دایی کاظم» میگفتند. ما در اسارت، بچههایی را میدیدیم که بیسواد بودند و که دایی کاظم در آنجا به آنها حروف الفبا یاد داد. او به دیگر دانشآموزان تاریخ اسلام، جغرافی و علوم درس میداد. نحوه تدریس هم به این شکل بود که آقای معلم درس میداد و میگفت: «هر کسی بتواند در طول یک ماه این مطالب را یاد بگیرد، من مدرک به او میدهم.» حاج کاظم حتی نمره هم میداد.
تا ۲ سال اول تدریس در اسارت توسط حاجکاظم، خبری از کاغذ و مداد و خودکار نبود و محدودیت داشتیم. اما اینطور نبود که تسلیم شویم. ما در اسارت بستههای کارتن پودر رختشویی را در آب خیس میکردیم و این مقواها به لایههای نازکتر تبدیل میشد. بعد از خشک شدن، از این کاغذها برای نوشتن استفاده میکردیم.یکی دیگر از کارهایی که برای آموزش میکردیم، این بود که خاک را داخل پارچهای ریخته بودیم و آن خاک را روی زمین میریختیم و میشد، یک سطح صاف. بعد آقای معلم با دسته قاشق روی خاک مینوشت و به اسرا درس میداد. در واقع آن سطح برایمان کاربرد تخته سیاه را داشت. آقای معلم درس که میداد، دانشآموزان را صدا میزد و میگفت: «بیایید، پای تخته!». این نکته را هم بگویم که نگهبانان بعثی تجمع بیشتر از ۵ ـ ۴ نفر را ممنوع کرده بودند. آقای معلم به همین جمع تدریس میکرد و سپس نوبت گروه دیگری میشد. ما سیستم آموزشی در اسارت را مدیون زحمات مرحوم حاج کاظم هستیم. او سال گذشته بخاطر آسیب جدی که در اسارت به کلیههایش وارد شده بود، درگذشت.
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902830